جدول جو
جدول جو

معنی ترک دره - جستجوی لغت در جدول جو

ترک دره(تُ دَ رِ)
دهی است از دهستان گوی آغاج که، در بخش شاهین دژ شهرستان مراغه وبر سی و هشت هزار و پانصدگزی جنوب خاوری شاهین دژ ویکهزارگزی شمال راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب قراردارد. دره ای معتدل و سالم است و 151 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غله و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنان جاجیم بافی است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ مَ)
دهی است از دهستان جنت رودبار بخش رودسر شهرستان شهسوار که 130 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و سیب زمینی و عسل، شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ رِ)
دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی، واقع در چهل هزاروپانصدگزی شمال باختری خوی و سه هزاروپانصدگزی جنوب باختری شوسۀ خوی به سیه چشمه. منطقه ای است کوهستانی و سردسیر سالم و دارای 2490 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و حبوبات شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است و از راه ارابه رو میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ / رِ)
نام دهی است از نواحی ده دشت کوه کیلویه. (از فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(تَ نُ / تُ نُ دَ)
متصل و چسبان از لباس و جز آن. رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(رُ دِ رُ)
قصر ترکادرو، بنای عظیمی است که در ارتفاعات پاسی در سال 1878 میلادی برای نمایشگاه ساخته شد و سپس بسال 1937 میلادی تجدید بنا گردید و بنام قصر شاییو مشهور است
بندر نظامی اسپانیا بر ساحل اقیانوس اطلس که بسال 1823 میلادی بر اثر هجوم قوای فرانسه سقوط کرد
لغت نامه دهخدا
(رِدَ رَ)
نام خرّه ای از ملایر دارای 49 قریه
لغت نامه دهخدا
(خُ دَرْ رِ)
نام ناحیه ای است به بیرون بشم از قسمتهای کلارستاق مازندران. (از مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی صفحۀ 107). در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 چنین آمده است: دهی است از دهستان بیرون بشم بخش کلاردشت شهرستان نوشهر، واقع در 14 هزارگزی باختر شوسه مرزان آباد بکلاردشت. این ده در کوهستان قرار دارد با آب و هوای معتدل
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ دَ رِ)
نام قریه ای است از محال ّ ابهررود زنجان. (ناظم الاطباء). قریه ای است در راه تبریز که کاروان در آن نزول کند. (انجمن آرای ناصری). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده: قصبه ای است جزو دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان، واقع در 6هزارگزی شمال باختری ابهر سر راه شوسۀ زنجان به قزوین. جلگه و سردسیر است. آب آن از قنات و رود خانه ابهررود. محصولات آنجا غلات، کشمش، انگور، میوه، گردو، یونجه و قلمستان. شغل اهالی زراعت، گلیم و جاجیم بافی. ایستگاه راه آهن در 5هزارگزی شمال این قصبه است. دارای پست خانه، تلفن و تلگراف و شعبه خرید غله و پاسگاه ژاندارمری و پمپ بنزین و از سال 1324 هجری شمسی کار خانه کبریت سازی اقتصاد در خرم دره دایر شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(چَ رَ دَرْ رِ)
دهی جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین که در 28هزارگزی باختر معلم کلایه واقعست. کوهستانی و سردسیر است و 85 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه شاهرود و قنات، محصولش غلات، برنج و صیفی، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی از دهستان خزل شهرستان نهاونداست که در 39هزارگزی شمال باختری نهاوند و 8هزارگزی جنوب کنگاور کهنه واقع است. کوهستانی و سردسیر و مالاریائی است و 590 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات، توتون، حبوبات، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. در دو محل نزدیک بهم واقع است و تاریک درۀ بالا و پائین نامیده شده. سکنۀ بالا 400 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
لقدّ غادرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
Abandoned
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
abandonné
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چشمه ای در روستای یخکش بهشهر، مرتعی در سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره پوره، نامنظم
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
放棄された
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
abandonado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
заброшенный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
verlassen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
покинутий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
porzucony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
被遗弃的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
abandonado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
abbandonato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
verlaten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
נטוש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
ถูกทิ้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
ditinggalkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
परित्यक्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
ترک شدہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
পরিত্যক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
kilichotelekezwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
terk edilmiş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترک شده
تصویر ترک شده
버려진
دیکشنری فارسی به کره ای